کارشناس تعاون و امور رفاهی آموزش و پرورش گفت:مدارس سامان آماده ی استقبال از میهمانان نوروزی شدند. |
کارشناس حفظ و احیا آثار تاریخی میراث فرهنگی ،صنایع دستی و گردشگری چهارمحال وبختیاری از آغاز تعمیر و مرمت حمام تاریخی شوشتری سامان شهرکرد خبر داد. |
مدیر کل فرهنگ و ارشاد چهارمحال و بختیاری گفت: گرامیداشت 20 اسفند روز ولادت شاعر عاشورایی "عمان سامانی" نیازمند برنامه ریزی و همکاری بیشتر دستگاهها است. |
معاون آموزشی اداره آموزش و پرورش سامان گفت: مرکز مشاوره ی خانواده این اداره با هدف ارائه ی خدمات مشاوره ای به مخاطبان افتتاح شد. |
باده زنم، روزگار اگر بگذارد گردش چشم نگار اگر بگذارد
پای به سال به اختیار گذارم گریۀ بیاختیار اگر بگذارد
دست بر آن زلف بیقرار برآرم عشق تو، بر من قرار اگر بگذارد
من دگر از خانه راه دشت نگیرم جنبش باد بهار اگر بگذارد
از بر تیرم گریختن بود آسان غمزۀ آن شهسوار اگر بگذارد
بانگ مؤذّن مرا کشد سوی مسجد نالۀ جانسوز تار اگر بگذارد
پای دل از حلقۀ جنون به در آرم سلسلۀ زلف یار اگر بگذارد
توبه کند پیش پیر صومعه دهقان مغبچۀ میگسار اگر بگذارد
موقعیت و تاریخچه
روستای کوهستانی هوره از توابع بخش سامان، در استان چهارمحال و بختیاری است، که با مختصات جغرافیایی 50 درجه و 51 دقیقه طول شرقی و 32 درجه و 35 دقیقه عرض شمالی، در 11 کیلومتری شمال غربی شهر سامان قرار دارد.
این روستا از شمال غربی بهکوه اوزون داغ محدود میشود. ارتفاع روستای هوره از سطح دریا 1900 متر است و آب و هوای آن در فصول بهار، تابستان و پاییز مطبوع و در زمستان، سرد و خشک است. رودخانة زاینده رود در شرق این روستا جریان دارد.
پیشینة تاریخی روستای هوره به 700 سال پیش مربوط میشود. به روایت منابع محلی، یکی از خوانین قشقایی به نام ولی خان این روستا را بنا نهاده است. مردم روستای هوره به زبان ترکی سخن میگویند، مسلمان و پیرو مذهب شیعه جعفری هستند.
اگلوی معیشت و سکونت
جمعیت روستای هوره در سال 1385 به تعداد 2702 نفر گزارش شده است. درآمد اکثر مردم این روستا از طریق فعالیتهای زراعی، باغداری، دامداری و پرورش زنبور عسل تأمین میشود. گروهی از مردم در امور خدماتی و تولید صنایع دستی اشتغال دارند.
محصولات عمده زراعی این روستا شامل گندم، جو، یونجه، شبدر، ترهبار و بنشن میباشد. باغداری در روستای هوره با میوههایی مانند هلو، آلوچه، زردآلو، انگور و سیب، رونق خاصی دارد. گردو و بادام نیز از محصولات این روستا است.
روستای زیبای هوره در محدودة کوهستانی استقرار یافته و بافت مسکونی متراکمی دارد. خانههای روستا غالباً در یک طبقه، با دیوارههای ضخیم و در و پنجرههای کوچک بنا گردیده و سقف مسطح اکثر آنها به وسیله تیرهای چوبی و اندود کاهگل یا قیرگونی پوشیده شدهاند.
مصالح عمده به کار رفته در ساخت خانهها شامل آجر، سیمان، گچ و خاک، سنگ، تیرهای چوبی و آهن میباشد. کوچههای روستای هوره پیچ در پیچ و باریکاند. ابنیه این روستا زیبایی و سادگی خاصی دارند. از مشخصههای اصلی روستای هوره محصور بودن آن در میان باغات است.
جاذبههای گردشگری
دشتهای زیبای لاله، چمنزارهای دلنواز، باغها و تفرجگاههای دامنههای ارتفاعات از جاذبههای طبیعی این روستا هستند.
دریاچه پشت سرد زاینده رود از عمدهترین فضاهای گردشگری این روستا است. اراضی پیرامون دریاچه سد به تفرجگاههای عمومی و کانونهای صید ماهی تبدیل شدهاند.
آرامگاه امامزاده بابا پیراحمد که در 8 کیلومتری روستای هوره واقع شده مشتمل بر گنبد و دو ایوان است. داخل گنبد با آیاتی از قرآن و تصاویری از مجالس مذهبی و گل و بوته تزیین شده است. منابع محلی بنای این زیارتگاه را به دورة قاجاریه مربوط میدانند.
مردم روستای هوره در اعیاد ملی و مذهبی نوروز، فطر، قربان و مبعث حضرت رسول اکرم (ص) به جشن و شادمانی و در ایام عزاداری ائمه به ویژه در ماههای محرم و صفر به سوگواری میپردازند.
ترانههای قشقایی که به زبان ترکی خوانده میشوند، موسیقی متداول در میان مردم هوره است.
از معروفترین آلات موسیقی، که در این روستا مورد استفاده قرار میگیرند، میتوان به سرنا، دهل، ساز، بالابان، کمانچه و نقاره اشاره نمود.
مردم این روستا پوشاک محلی خاصی دارند. پوشیدن لباسهای محلی در بین مردان و زنان رایج است. مردان پیراهن ساده، شلوار بختیاری، چوقا (بالاپوش)، شال کمر و گیوه میپوشند. پوشیدن کلاه بختیاری در بین سالخوردگان نشانگر موقعیت اجتماعی آنان است. این کلاه معمولاً به رنگ سیاه و از جنس نمد میباشد.
پوشاک زنان روستا نیز شامل روسری، پیراهن، تنبان (شلیته) و کفش میباشد. لچک به منزلة روسری و نوعی پوشش همیشگی زنان و دختران است. پیراهن ساده یا «چوره» با پارچههای گلدار دوخته میشود و بیشتر مورد استفاده زنان جوان روستاست.
الختر، رایجترین بازی روستای هوره، است.
آش کشک و کاکلی از مشهورترین غذاهای محلی این روستا میباشند.
مهمترین سوغات این روستا را خشکبار و فرآوردههای لبنی از قبیل کشک، دوغ، شیر، ماست و پنیر و نیز انواع محصولات باغی از قبیل گردو، بادام، آلوچه و انگور تشکیل میدهد.
صنایع دستی این روستا شامل قالی و قالیچه است.
دسترسی: روستای هوره از طریق شهرکرد، با جادهای آسفالت قابل دسترسی میباشد
تعدادشهید:5 تاریخ تدفین:1384/1/19 نشانی و موقعیت مکانی(GPS): سامان-خیابان شهدا-میدان شهدا-تپه نورالشهدا
| ||||||||||||||||||||||
تاریخ تولد:1337
محل تولد:سامان
تاریخ شهادت:1361/1/2
محل شهادت:جبهه شوش
مسئولیت:فرمانده گردان تخریب تیپ17 علی ابن ابیطالب(ع)
سامان . (اِخ ) محله ای است به اصفهان از آن محله است احمدبن علی صحاف . (معجم البلدان ) (منتهی الارب ). و در تقسیمات جغرافیایی امروز جزو چهار محال خاک بختیاری است و هنوز قریه ای آبادان است و عمان سامانی و دهقان سامانی از شعرای معروف قرن اخیر از آن دیار بوده اند. (احوال و اشعار رودکی سعید نفیسی ص 314). |
این امامزاده در ۱۲ کیلومتری شهر سامان و در کنار جاده سامان - هوره قراردارد . پلان اصلی بنا هشت ضلعی است که با 16 طاق نما به گنبد دو پوش و مدور بنا تبدیل و متصل شده است. امامزاده دارای سه ورودی در جهات مختلف است تزئینات بنا شامل نقاشیهائی با موضوعات مذهبی در زیر سقف گنبد می باشد . مصالح بکار رفته در آن آجر و گچ است تاریخ ساخت آن متعلق بدوره قاجاریه می باشد
داده است به روح مرغ سعدی پرواز
آن مرغ شده به قالب دهقان باز
گوید غزل و همی بر آرد آواز
************************
او بود از بلوک اصفهان
در و بامش همه گلستان است
بلبلستان و غلغلستان است
در میان تمام شعرایی که درمورد واقعه ی عاشورا شعر سروده اند، موقعیت عمان سامانی، شاعر عصر قاجار، موقعیت ویژه ای است. در حالی که اغلب شعرا با نگاهی سوگوارانه و گاه حماسی به عاشورا پرداخته اند، وی با نگاه عرفانی خود این واقعه را به نظم درآورده است. در این کتاب گویی حسین و یارانش برای رسیدن به کمال باید مسیر مدینه تا کربلا را چون هفت شهر عشق در وادی طریقت منطق الطیر عطار بپیمایند.
اگر بخواهیم مقایسه کنیم، در حالی که محتشم کاشانی در شعر معروف «باز این چه شورش است» در گزارش کردن شاعرانه ی روز عاشورا تلاش کرده است، عمان تلاشش بر تفسیر عرفانی حرکت عاشورا و آن چه چشم ظاهر نمی بیند، متمرکز بوده است. شاید به همین دلیل باشد که هر چقدر شعر محتشم در میان توده ی مردم محبوبیت دارد، مثنوی عمان مقبول طبع خواص بوده است.
در مثنوی گنجینه اسرار عمان، هر چه هست شادی و سرخوشی است و هیچ خبری از غم و مصیبت رایج در اشعار عاشورایی نیست. چرا که در شعر او حسین و یارانش به دیدار یار می روند و هر وداعی نوید بخش وصالی دیگر است.
قسمتهایی از این مثنوی را که به رخصت طلبیدن علی اکبر از پدر برای جنگ و وداع حسین ابن علی با فرزندش اختصاص دارد بخوانید.
تا که اکبر با رخ افروخته
خرمن آزادگان را سوخته
ماه رویش کرده از غیرت عرق
همچو شبنم صبحدم بر گل ورق
بر رخ افشان کرده زلف پر گره
لاله را پوشیده از سنبل زره
نرگس سرمست در غارتگری
سوده مشک تر به گلبرگ تری
آمد و افتاد از ره باشتاب
همچو طفل اشک، در دامان باب
«کای پدر جان، همرهان بستند بار
مانده بار افتاده اندر رهگذار
از سپهرم غایت دلتنگی است
کاسب اکبر را چه وقت لنگی است
دیر شد هنگام رفتن ای پدر
رخصتی گر هست باری زودتر»
***
در جواب از تنگ شکر، قند ریخت
شکر از لبهای شکر خند ریخت
گفت: «کای فرزند، مقبل آمدی
آفت جان، رهزن دل آمدی
کرده ای از حق تجلی ای پسر
زین تجلی فتنه ها داری به سر
راست بهر فتنه قامت کرده ای
وه کز این قامت قیامت کرده ای
نرگست با لاله در طنازی است
سنبلت با ارغوان در بازی است
از رخت مست غرورم می کنی
از مراد خویش دورم می کنی
گه دلم پیش تو گاهی پیش او است
رو که در یک دل نمی گنجد دو دوست
بیش از این بابا دلم را خون مکن
زاده ی لیلا مرا مجنون مکن
پشت پا بر ساغر حالم مزن
نیش بر دل، سنگ بر بالم مزن
خاک غم بر فرق بخت دل مریز
بس نمک بر لخت لخت دل مریز
همچو چشم خود به قلب دل متاز
همچو زلف خود پریشانم مساز
حایل ره، مانع مقصد مشو
بر سر راه محبت سد مشو
لن تنالوا البر حتی تنفقوا*
بعد از آن، مما تحبون گوید او
نیست اندر بزم آن والا نگار
از تو بهتر گوهری بهر نثار
هرچه غیر از او است، سد راه من
آن بت است و غیرت من بت شکن
جان رهین و دل اسیر چهر تو است
مانع راه محبت مهر تو است
آن حجاب از پیش چون دور افکنی
من تو هستم در حقیقت تو منی
چون تو را او خواهد از من رو نما
رو نما شو، جانب او رو نما»